فال حافظ روزانه پنجشنبه 30 فروردین 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 71
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نيست ، در حق ما هر چه گويد جاي هيچ اکراه نيست در طريقت هر چه پيش سالک آيد خير اوست ، در صراط مستقيم اي دل کسي گمراه نيست تا چه بازي رخ نمايد بيدقي خواهيم راند ، عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نيست چيست اين سقف بلند ساده بسيارنقش ، زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست اين چه استغناست يا رب وين چه قادر حکمت است ، کاين همه زخم نهان هست و مجال آه نيست صاحب ديوان ما گويي نمي داند حساب ، کاندر اين طغرا نشان حسبه لله نيست هر که خواهد گو بيا و هر چه خواهد گو بگو ، کبر و ناز و حاجب و دربان بدين درگاه نيست بر در ميخانه رفتن کار يک رنگان بود ، خودفروشان را به کوي مي فروشان راه نيست هر چه هست از قامت ناساز بي اندام ماست ، ور نه تشريف تو بر بالاي کس کوتاه نيست بنده پير خراباتم که لطفش دايم است ، ور نه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست
حافظ ار بر صدر ننشيند ز عالي مشربيست
،
عاشق دردي کش اندربند مال و جاه نيست
تعبیر:
رنج و مصیبت را فقط با پایداری و استقامت و امید می توان تحمل کرد. باید فقط به خداوند روی آوری و با دعا و نیایش حوادث را از خود دور کنی. به متکبران و ریاکاران روی نیاور زیرا گره ای از کار تو نمی گشایند.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 30 فروردین 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 33
خلوت گزيده را به تماشا چه حاجت است ، چون کوي دوست هست به صحرا چه حاجت است جانا به حاجتي که تو را هست با خدا ، کآخر دمي بپرس که ما را چه حاجت است اي پادشاه حسن خدا را بسوختيم ، آخر سوال کن که گدا را چه حاجت است ارباب حاجتيم و زبان سوال نيست ، در حضرت کريم تمنا چه حاجت است محتاج قصه نيست گرت قصد خون ماست ، چون رخت از آن توست به يغما چه حاجت است جام جهان نماست ضمير منير دوست ، اظهار احتياج خود آن جا چه حاجت است آن شد که بار منت ملاح بردمي ، گوهر چو دست داد به دريا چه حاجت است اي مدعي برو که مرا با تو کار نيست ، احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است اي عاشق گدا چو لب روح بخش يار ، مي داندت وظيفه تقاضا چه حاجت است
حافظ تو ختم کن که هنر خود عيان شود
،
با مدعي نزاع و محاکا چه حاجت است
تعبیر:
تا زمانی که دست نیاز به سوی متکبران دراز می کنی به مقصود نخواهی رسید. به خود متکی باش و به خداوند توکل کن تا نیاز و خواسته ی تو برآورده شود. نیازمندان را از خود نران و مغرور و بی اعتنا نباش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 30 فروردین 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 184
دوش ديدم که ملايک در ميخانه زدند ، گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت ، با من راه نشين باده مستانه زدند آسمان بار امانت نتوانست کشيد ، قرعه کار به نام من ديوانه زدند جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه ، چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند شکر ايزد که ميان من و او صلح افتاد ، صوفيان رقص کنان ساغر شکرانه زدند آتش آن نيست که از شعله او خندد شمع ، آتش آن است که در خرمن پروانه زدند
کس چو حافظ نگشاد از رخ انديشه نقاب
،
تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند
تعبیر:
مشکلی که برایت پیش آمده به زودی برطرف می شود. چشم خود را باز کن و از فرصت ها استفاده کن. بیهوده برای خود گرفتاری و مشکل درست نکن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 30 فروردین 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 272
بازآي و دل تنگ مرا مونس جان باش ، وين سوخته را محرم اسرار نهان باش زان باده که در ميکده عشق فروشند ، ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش در خرقه چو آتش زدي اي عارف سالک ، جهدي کن و سرحلقه رندان جهان باش دلدار که گفتا به توام دل نگران است ، گو مي رسم اينک به سلامت نگران باش خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش ، اي درج محبت به همان مهر و نشان باش تا بر دلش از غصه غباري ننشيند ، اي سيل سرشک از عقب نامه روان باش
حافظ که هوس مي کندش جام جهان بين
،
گو در نظر آصف جمشيد مکان باش
تعبیر:
در دوستی، صداقت داشته باش. پیوند مهر و دوستی صمیمانه با دیگران بر قرار کن. برای رسیدن به آرزوها باید سعی و تلاش کنی و رنج و مشکلات را تحمل نمایی. به خداوند توکل داشته باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 30 فروردین 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 77
بلبلي برگ گلي خوش رنگ در منقار داشت ، و اندر آن برگ و نوا خوش ناله هاي زار داشت گفتمش در عين وصل اين ناله و فرياد چيست ، گفت ما را جلوه معشوق در اين کار داشت يار اگر ننشست با ما نيست جاي اعتراض ، پادشاهي کامران بود از گدايي عار داشت در نمي گيرد نياز و ناز ما با حسن دوست ، خرم آن کز نازنينان بخت برخوردار داشت خيز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنيم ، کاين همه نقش عجب در گردش پرگار داشت گر مريد راه عشقي فکر بدنامي مکن ، شيخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت وقت آن شيرين قلندر خوش که در اطوار سير ، ذکر تسبيح ملک در حلقه زنار داشت
چشم حافظ زير بام قصر آن حوري سرشت
،
شيوه جنات تجري تحتها الانهار داشت
تعبیر:
ظاهراً به هدف و مقصود خود نرسیده ای و نا امید شده ای. برای رسیدن به هدف باید کوشش کنی و رنج و سختی را تحمل کنی. مطمئن باش که با کوشش و سعی به هدف خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 30 فروردین 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 416
خنک نسيم معنبر شمامه اي دلخواه ، که در هواي تو برخاست بامداد پگاه دليل راه شو اي طاير خجسته لقا ، که ديده آب شد از شوق خاک آن درگاه به ياد شخص نزارم که غرق خون دل است ، هلال را ز کنار افق کنيد نگاه منم که بي تو نفس مي کشم زهي خجلت ، مگر تو عفو کني ور نه چيست عذر گناه ز دوستان تو آموخت در طريقت مهر ، سپيده دم که صبا چاک زد شعار سياه به عشق روي تو روزي که از جهان بروم ، ز تربتم بدمد سرخ گل به جاي گياه
مده به خاطر نازک ملالت از من زود
،
که حافظ تو خود اين لحظه گفت بسم الله
تعبیر:
از دوستان و همنشینان بد احتراز کن و دوستان مشفق را بشناس. در هر کار با دقت و تعمق پیش برو. مهر و وفای خود را به دیگران اثبات کن تا نظر مثبتی نسبت به تو داشته باشند.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 30 فروردین 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 229
بخت از دهان دوست نشانم نمي دهد ، دولت خبر ز راز نهانم نمي دهد از بهر بوسه اي ز لبش جان همي دهم ، اينم همي ستاند و آنم نمي دهد مردم در اين فراق و در آن پرده راه نيست ، يا هست و پرده دار نشانم نمي دهد زلفش کشيد باد صبا چرخ سفله بين ، کان جا مجال بادوزانم نمي دهد چندان که بر کنار چو پرگار مي شدم ، دوران چو نقطه ره به ميانم نمي دهد شکر به صبر دست دهد عاقبت ولي ، بدعهدي زمانه زمانم نمي دهد
گفتم روم به خواب و ببينم جمال دوست
،
حافظ ز آه و ناله امانم نمي دهد
تعبیر:
نا امیدی را از خود دور کن. شک و تردید را از خود بران و اراده ی خود را قوی کن تا بتوانی بهتر تصمیم بگیری. بدون رنج و زحمت، هیچ چیزی به آسانی به دست نمی آید.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 30 فروردین 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 449
اي که مهجوري عشاق روا مي داري ، عاشقان را ز بر خويش جدا مي داري تشنه باديه را هم به زلالي درياب ، به اميدي که در اين ره به خدا مي داري دل ببردي و بحل کردمت اي جان ليکن ، به از اين دار نگاهش که مرا مي داري ساغر ما که حريفان دگر مي نوشند ، ما تحمل نکنيم ار تو روا مي داري اي مگس حضرت سيمرغ نه جولانگه توست ، عرض خود مي بري و زحمت ما مي داري تو به تقصير خود افتادي از اين در محروم ، از که مي نالي و فرياد چرا مي داري
حافظ از پادشهان پايه به خدمت طلبند
،
سعي نابرده چه اميد عطا مي داري
تعبیر:
کاری را که از حد توانایی تو خارج است انجام نده و قدرت و توانایی خود را بسنج. با ندانم کاری، خود را دچار رنج و زحمت نکن. باید سعی و تلاش کنی تا به هدف برسی. اشتباهات خود را با تعقل و اندیشه برطرف کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 30 فروردین 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 190
کلک مشکين تو روزي که ز ما ياد کند ، ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند قاصد منزل سلمي که سلامت بادش ، چه شود گر به سلامي دل ما شاد کند امتحان کن که بسي گنج مرادت بدهند ، گر خرابي چو مرا لطف تو آباد کند يا رب اندر دل آن خسرو شيرين انداز ، که به رحمت گذري بر سر فرهاد کند شاه را به بود از طاعت صدساله و زهد ، قدر يک ساعته عمري که در او داد کند حاليا عشوه ناز تو ز بنيادم برد ، تا دگرباره حکيمانه چه بنياد کند گوهر پاک تو از مدحت ما مستغنيست ، فکر مشاطه چه با حسن خداداد کند
ره نبرديم به مقصود خود اندر شيراز
،
خرم آن روز که حافظ ره بغداد کند
تعبیر:
اگر راهی که در پیش داری به مقصد نرسید، راه دیگری را امتحان کن. عقل و اندیشه را راهنمای خود قرار بده تا به هدف برسی. اگر یک بار دچار شکست شدی نا امید نشو. به خداوند امیدوار باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 30 فروردین 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 83
گر ز دست زلف مشکينت خطايي رفت رفت ، ور ز هندوي شما بر ما جفايي رفت رفت برق عشق ار خرمن پشمينه پوشي سوخت سوخت ، جور شاه کامران گر بر گدايي رفت رفت در طريقت رنجش خاطر نباشد مي بيار ، هر کدورت را که بيني چون صفايي رفت رفت عشقبازي را تحمل بايد اي دل پاي دار ، گر ملالي بود بود و گر خطايي رفت رفت گر دلي از غمزه دلدار باري برد برد ، ور ميان جان و جانان ماجرايي رفت رفت از سخن چينان ملالت ها پديد آمد ولي ، گر ميان همنشينان ناسزايي رفت رفت
عيب حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه
،
پاي آزادي چه بندي گر به جايي رفت رفت
تعبیر:
در طریق دوستی و محبت باید سختی ها و ملامت ها را تحمل کرد. راه رسیدن به هدف ناهموار و سخت است. با صبر و شکیبایی همه ی رنج ها و حسرت ها را می توان از بین برد. نباید سعی و تلاش را رها کنی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 30 فروردین 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 158
من و انکار شراب اين چه حکايت باشد ، غالبا اين قدرم عقل و کفايت باشد تا به غايت ره ميخانه نمي دانستم ، ور نه مستوري ما تا به چه غايت باشد زاهد و عجب و نماز و من و مستي و نياز ، تا تو را خود ز ميان با که عنايت باشد زاهد ار راه به رندي نبرد معذور است ، عشق کاريست که موقوف هدايت باشد من که شب ها ره تقوا زده ام با دف و چنگ ، اين زمان سر به ره آرم چه حکايت باشد بنده پير مغانم که ز جهلم برهاند ، پير ما هر چه کند عين عنايت باشد
دوش از اين غصه نخفتم که رفيقي مي گفت
،
حافظ ار مست بود جاي شکايت باشد
تعبیر:
حتماً از راهنمایی و مشورت دیگران استفاده کن زیرا در این کاری که در پیش گرفته ای به تجربه ی دیگران نیاز داری. کبر و غرور را رها کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 30 فروردین 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 65
خوشتر ز عيش و صحبت و باغ و بهار چيست ، ساقي کجاست گو سبب انتظار چيست هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار ، کس را وقوف نيست که انجام کار چيست پيوند عمر بسته به موييست هوش دار ، غمخوار خويش باش غم روزگار چيست معني آب زندگي و روضه ارم ، جز طرف جويبار و مي خوشگوار چيست مستور و مست هر دو چو از يک قبيله اند ، ما دل به عشوه که دهيم اختيار چيست راز درون پرده چه داند فلک خموش ، اي مدعي نزاع تو با پرده دار چيست سهو و خطاي بنده گرش اعتبار نيست ، معني عفو و رحمت آمرزگار چيست
زاهد شراب کوثر و حافظ پياله خواست
،
تا در ميانه خواسته کردگار چيست
تعبیر:
دم را غنیمت بدان و قانع باش. هیچکس نمیداند که عاقبت کار چیست. هرچه خدا بخواهد همان می شود. غم و اندوه برای دنیا کاری عبث و بیهوده است و بر سختی زندگی می افزاید.